√פֿـآطرآت مجآزے פֿــآموش مــטּ√

Memories Off Girl

سلاҐ فآפــشـہ
تعجب کردے!؟...

میـבانم בر ڪسوت مرבان آبرومنـב، انـבیشیـבלּ به تو رسم و گفتـטּ از تو ننگ است!

اما مےפֿــواهم برایت بنویسم
شنیـבه ام، تن مے فروشے، براے لقمـہ اے نآלּ!

چه گناه کبیره اے…!

میـבانم که میـבانے همـہ ترا پلیـב مے בاننـב،

مـטּ هم ماننـב همـہ ام
راستے روسپے!؟

از פֿــوבت پرسیـבے چرا اگر בر سرزمین من و تو،

زنے زنانگے اش را بفروشـב ڪــہ نآלּ בر بیاورב رگ غیرت ارباباלּ بیروלּ مے زنـב !!

اما اگر همآלּ زלּ ڪلیہ اش را بفروشـב تا نانے بـפֿــرב و یا شوهر زنـבانے اش آزاב شوב ایـטּ «ایثار» است !

مگر هر בو از یڪ تـטּ نیست؟

مگر هر בو جسم فروشے نیست؟
تن בر برابر نان ننگ است...
بفروش !

تنت را פــراج ڪـטּ…

مـטּ בر בیارم ڪسانے را בیـבم...

ڪــہ בیـטּ פֿــבا را چوب میزننـב بـہ قیمت בنیایشاלּ!

شرفت را شڪر!

ڪــہ اگر میفروشے!

از تـטּ مے فروشے نـہ از בیـטּ!
شنیـבه ام روزه میگیرے،
غسل میکنے،
نماز مےפֿــوانے،
چهارشنبـہ ها نذر פـرم امامزاבه صالح בارے،
رمضاלּ بعـב از افطار
ڪآر مے کنے،
مـפـرم تعطیلے.
مـטּ از آن میترسم
ڪــہ روزے با ظاهرے عالمانـہ،

جمعـہ بازار בین פֿــدا را براه ڪنم،

زهـב را بساط ڪنم،

غسل هم نڪنم،

چهارشنبـہ هم به פـرم امامزاבه صالح نروم،

پیش از افطار و پس از افطار مشغول باشم،

محرم هم تعطیل نکنم!
فا
פـشـہ!!!؟؟؟…

בعآیم کـטּ

....

...بیا ادامه مطلب...


برچسب‌ها: <-TagName->
CoηTiηue
چهار شنبه 30 فروردين 1392برچسب:,| 20:43 |иiηд| |


امروز وقتی اومدم این وبو باز کردم یه بازدید کننده بااسم ...  یه واقعیت از دوروبرشو برام کامنت گذاشته بود...

مغز استخونم یخ بست!

توی جامعه من چه خبره اخه؟!

دقیقا کامنت خصوصیشو کپی کردم توی ادامه مطلب

بیایین ادامه مطلب

 


برچسب‌ها: <-TagName->
CoηTiηue
پنج شنبه 15 فروردين 1392برچسب:,| 11:36 |иiηд| |


یه کاربری بود اسمش مهسا 12سالش بود با یه پسر به اسم کیا دوست بود, باهم زیر ابی میرفتن؛ خصوصیاشون برا من مهم نبود ولی وقتی یه غریبه میومد باید چک میکردم که تبلیغ نباشه اتفاقی یه بار همین مهسا وکیا زیر اب بودن مثل بقیه دچار اشتباه شده بود با کیا درمورد مسائل جنسی حرف میزدن,

خواستم باش حرف بزنم که گفت اگه اومدی نصیحت وقتشو ندارم بای.به کیام گفت که شر به پا کرد که نینا تو داری خصوصیای مارو میخونی

تا اینکه یه روز اومد گفت اسمشو از تو چتروم پاک کنم عجله داشتو حالش بد بود, برام افلاین گذاشته بود که حالش بده نیاز به کمک داره,خیلی تعجب کردم چون اصلا خوشش از من نمیومد! براش افلاین گذاشتم که گوشیم خرابه تایمایی که میومدم نتو براش زدم فردای اون روز آن شد

مهسا-سلام نینا جون خوبی؟

من-سلام خوبم مرسی چیزی شده؟

مهسا-نینا اجی ببخشید من خیلی به تو بدی کردم

-چه بدی کردی؟ من یه عده رو نمیبخشم یه عده رو میبخشم

مهسا-خواهش میکنم ببخش من خیلی پشت تو حرف میزدم

-حرف باد هواس حرفای شما برا من مهم نیس مهم منم که خودمم

مهسا-نینا یادته میخواستی درمورد منو کیا بام حرف بزنی؟

-اره یادمه

مهسا-نینا حق با تو بود نباید دوست میشدم

-خب حالا چی شده که اینقد داغون شدی و به فکر حلالیت افتادی؟

(بقیش ادامه مطلب)


برچسب‌ها: <-TagName->
CoηTiηue
یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:,| 14:50 |иiηд| |



X-themes