√פֿـآطرآت مجآزے פֿــآموش مــטּ√

Memories Off Girl

یه بار یه دختر اومد توی چتروم هی میگفت خصوصی خصوصی پسرا بیایین خصوصی...هی مسخرش کردم... به حرف گرفتمش بمونه توی عمومی...

دختره-توپسری؟؟؟ من:نه مگه باید پسر باشم؟؟؟

-:اخه مدیری! -من: خب باشم چه ربطی داره؟

-:اه نینا ولم کن یه پسربیاد خصوصی

منم باید اعتراف کنم خصوصیشو خوندم.... توی خصوصی از پسره پرسید .... میخوای؟

هنگ کردم...

رفتم خصوصیش...بش گفتم چند سالته تو؟

گفت13سالمه...توام پسری اره؟

گفتم نه..من خصوصیتو دارم میخونم تو13سالته بعد اومدی داری چی میگی؟

گفت به توچه؟

گفتم به من همه چه... بیخود میکنی بیای اینجا چرتو پرت بگی..اینجا فساد خونه باز نکردیم هری برو بیرون

گفت به توهیچ ربطی نداره نمیرم بیرون...مگه توخودت .......چت نمیکنی؟

باور کنید کوپ کردم!دهنم بسه شده بود دیه حرفم نمیومد...

گفتم نه ابله20سالمه توی 20سال زندگیم هنوز گوهی نخوردم...

گفت پس نصف عمرتو به باد دادی..توی خصوصیش با یکی از پسرای چت شمارشو داد

بش گفتم خیلی سنت کمه...الان ای پیتو میبندم تا دیه نتونی بیای!

گفت ببند به درک میرم جای دیگه...

ای پیشو بستم..ولی بعدش پشیمون شدم..نباید با دعوا باش میحرفیدم باید باش گرم میگرفتم که بتونم نگهش دارم جلوی چشم خودم باشه بتونم کنترلش کنم...این تجربه باعث شدش که واسه دفعه بعد بتونم نگهشون دارم و کاری از دستم بربیاد...

متاسفانه توی دنیای مجازی از بین هر100نفر99نفر دنبال کثافت کاری میان..و من هیچ کاری از دستم برنمیاد جز تماشا.. فرزندان اریایی مملکت من اینقدر تحت فشارن و تو قفس موندن که با کوچکترین فرصت ازادی که بشون داده میشه گندای بزرگ میزنن..ازادی که معناش با بی بندو باری عوض شده..ازادی که فقط اسم یه میدونه!

 


برچسب‌ها: <-TagName->
دو شنبه 30 بهمن 1391برچسب:,| 18:0 |иiηд| |



X-themes